✍️پس از تسخير لانه جاسوسي هرچند ضرورت دفاع از انقلاب اسلامي، رهبران انقلاب را به سمت تشکيل سازمان بسيج مستضعفين رهنمون نمود، اما واقعيت آن است که فرهنگ و روحيه بسيج ديرينهاي به قدمت تاريخي بشريت دارد. بهواقع بسيج بيش از آنکه با سازمانش هويت يافته باشد، با فرهنگ و تفکر و سبک زندگي بسيجي تعريف ميشود. سازمان بسيج مأمنی بود که بسيجيان عصر حضرت روحالله(ره) در آن جمع آيند و خود تبعيت و بيعت و اطاعتپذیری از ولي الهي را اعلام نمايند. عنوان بسيجي به فردي تعلق ميگيرد که مرام و مسلک و سبکي خاص از زندگي را برگزيده است و به شاخصهاي آن پايبند است. ويژگيهاي بسيجي بودن البته ويژگيهاي عجیبوغریبی نيست. بسيجي تيپ خاصي ندارد، لباس خاصي بر تن ندارد، با ادبيات متفاوتي سخن نميگويد و مثل همگان زندگي میکند و کار ميکند و درس و ميخواند؛ اما داراي هويت و باورهايي ممتاز است که عمل او را تنظيم ميکند و جهت ميدهد. لذا براي شناخت بسيجي بايد به دنبال شاخصهای بسيجي بودن بود.
نکات تحليلي: شاخص اول را بايد اخلاص در عمل دانست. بسيجي کار را براي خدا ميکند نه براي غير! نه به دنبال منفعت جناح خاصي است و نه به دنبال منفعت شخصي. او خود را وقت خدا و مردم کرده است. بسيجي در اين ميدان اهل تشخيص اولويتهاست. لذا عمل صالح را عملي ميداند که علاوه بر آنکه با نيت خدايي انجام ميشود، به مهمترین عمل و ضرورت اجتماعي– انقلابي تعلق دارد. بسيجي اهل بصيرت است و تشخيص اولويتها را با بصيرت به دست آورده است. او بهخوبی ميداند که جريان حق دشمناني دارد که با هر وسیلهای براي نابودي آن تلاش ميکنند. لذا هوشمند است و صحنه معارضه حق و دشمنان عدالت را تشخيص ميدهد و فريب اغواگريهاي مافيا را نميخورد. او در اين ميدان بهخوبی گوش به فرمان امام جبهه حق است و شجاعانه همراه او قدم برميدارد و نميهراسد. درعینحال بصيرت افزا است و ديگران را نيز با خود در دفاع از حق و عدالت همراه ميکند. همين اخلاص و بصيرت، از بسيجي جواني شجاع ساخته است که در همه ميدانهاي حياتي کشور حضور دارد. هر جا که نياز است، بسيجي هست و همين است که بسيجي را به خار چشم دشمن بدل کرده است! با اين اوصاف همه خادمان بیادعا و گمنام اين ملت در هر پست و مقامي، در جرگه بسيجيان اين سرزميناند، چه به عضويت سازمان بسيج درآمده باشند یا نه!