دست بگیرد. روحانیت سکولار را باید به آتاتورک سپرد.
اما روحانیت انقلابی، خط شکن است. اگر بحث امنیت کشور مطرح باشد، جزو فرماندهان 8سال دفاع مقدس است. اگر بحث امنیت و رهایی دیگر مسلمانان باشد، بازهم پیشقدم بر شهدای مدافع حرم است حتی اگر مفقود شود و مانند حاج احمدمتوسلیان دیگر برنگردد.
در بحث اقتصاد اسلامی و مبارزه با ربا و روابط خارجی و حفظ کرامت ملی، مانند آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی پیشقدم می شوند اگر چه به خاطر تبلیغات فضای مجازی سکولارها، ترور معنوی بشوند.
اگر کشور به جایی از قدرت رسیده که 5 کشور ابرقدرت دنیا یکطرف میز مذاکره با او می نشینند، به خاطر اسلام سیاسی است که ارمغان پیروی از روحانیت انقلابی است. اگر نقشه راهی که نظام اسلامی ترسیم کرده بود توسط دولت و رسانه دنبال شده بود، اکنون به حدی قدرتمند شده بودیم که اصلا نیازی نبود با 5 کشور ابرقدرت مذاکره کنیم و مثل آنها زندگی مان را داشتیم و آنها حق دخالت در امور ما را نداشتند. این وادادگی در التماس به استعمار، در واقع لگدزدن به انقلاب است.
انسان بودن به تفکر او است و بالاترین تفکر، تفکری است که به خالق متکی باشد نه به خودش. زیرا انسان در ابتدای تولد با پوشک زندگی می کند و تا بالغ می شود، نمی تواند هم معلم خود باشد و هم شاگرد خویش! بنابراین در پیشبرد امور نیازمند برنامه از پیش تعیین شده ای هستیم که توسط فردی که پوشکی نبوده و همیشه استاد بوده، طراحی شده باشد و او کسی نیست جز خدای متعال. روحانی انقلابی، از همه جلوتر است زیرا هم متولی دین است و هم متولی سیاست ولی دیگر عزیزان فقط عهده دار سیاست هستند.