▫️معبود و آقای من و چه بسیار بندهای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالیکه تهیدست، بیچیز، عریان، نیازمند، پریشان، دچار هجران، گرسنه و تشنه است انتظار میبرد که چه کسی به او احسان میکند، یا چهبسا بنده آبرومندی که نزد تو از من آبرومندتر و عبادتش برای تو بیشتر است و درعینحال دچار غل و زنجیر و اسیر دست ستمگر است، بار سنگینی از خستگی و رنج و سختی بیگاری و دشواری بردگی و پرداخت پول سنگین به اربابش بر او تحمیل شده است، یا شخصی که به بلای سختی گرفتار آمده و توان ایستادگی در برابر آن را جز به فضل تو ندارد، اما من مورد احترام دیگران و در نعمت و تندرستیام و گرامیام داشتهاند، من از آنچه آن درمانده به آن گرفتار است در سلامت کاملم، پس تو را سپاس بر تمام این الطافی که به من بخشیدی ای توانای شکستناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر نعمتهایت از سپاسگزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار بده؛
▫️معبود و آقای من و چه بسیار بندهای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالیکه ناخوش، دردمند و بیمار است و در بستر بیماری و لباس ناخوشی افتاده و از درد به راست و چپ میغلتد و چیزی از لذّت خوراکی و آشامیدنی را درک نمیکند، با حسرت به خود مینگرد ولی بر دفع زیان و جلب سودی توان ندارد و من در سایه جود و کرمت از همه اینها در آرامش هستم، پس معبودی جز تو نیست که توانای شکستناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا از عبادتکنندگان قرار بده و بر نعمتهایت از سپاسگزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار بده و به من مهر ورز به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان؛
▫️مولایم و سرورم و چهبسا بندهای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالیکه به مرگ نزدیک شده و فرشته مرگ در میان یارانش او را محاصره کرده است، در جستجوی درمانی برای سختیهای جان دادن و گردابهای آن است، چشمانش به راست و چپ میچرخد، به محبوبان و دوستان و یاران صمیمیاش مینگرد، از گفتار بازداشته و از نوشتن وصیت محروم گشته و از روی حسرت بر خود مینگرد، بر دفع زیان و جلب سود توان ندارد و من از همه اینها به جود و کرمت در آرامش هستم، پس معبودی جز تو نیست، پاکی تو که توانای شکستناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر نعمتهایت از سپاسگزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار بده و به حق مهربانیات بر من مهر ورز، ای مهربانترین مهربانان؛
▫️مولا و آقای من، چه بسیار بندهای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالیکه در تنگناهای زندانها و محبسها و با ناراحتی و خواری در غل و زنجیر به سر میبرد و زندانبانها و دژخیمان او را دست به دست میگردانند، پس نمیداند با او چگونه رفتار خواهد شد و چگونه اعضایش بریده خواهد گشت، پس او در زندگانی در بدحالی سختی است و در نهایت تنگی و مشکل است، با حسرت به خود مینگرد، بر دفع زیان و جلب سود توان ندارد و من به جود و کرمت از همه اینها در امان هستم، پس معبودی جز تو نیست، پاکی تو که توانای شکستناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا از عبادتکنندگان و بر نعمتهایت از سپاسگزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار ده و به حق مهرت بر من مهر آر، ای مهربانترین مهربانان؛
▫️آقا و مولای من، چه بسیار بندهای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالیکه سرنوشتش با سختی گره خورده و گرفتاری او را محاصره کرده و از دوستان و محبوبان و یاران صمیمی جدا افتاده است، شام کرد در حال اسارت، حقارت و خواری در دست کافران و دشمنان، او را دستبهدست به راستوچپ میگردانند، در سیاهچالها زندانی شده و با غلوزنجیر، سنگین گشته، از روشنی دنیا و نسیمش چیزی نمیبیند، با حسرت به خود مینگرد، بر دفع زیان و جلب سود توان ندارد و من از همه اینها به جود و کرمت در آرامش هستم، پس معبودی جز تو نیست، پاکی تو که توانای شکستناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا از عبادتکنندگان و بر نعمتهایت از سپاسگزاران و در برابر عطاهایت از یادکنندگان قرار بده، به حق مهرت بر من مهر آر، ای مهربانترین مهربانان؛