اصلوفرع طرح صیانت چیست؟
🔹مصوبه دیروز کمیسیون مشترک مجلس در مورد تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی به جهت برداشت عمومی و روایتسازی اجتماعی دچار تشویش است. چگونه میتوان این روایتها را به اصلوفرع ماجرا تبدیل کرد؟
🔹اول پاسخ به یک سوال: آیا کشور برای ایجاد محدودیت یا فیلترینگ قانون کم دارد؟ اگر پاسختان مثبت است به این سوال جواب دهید که چطور تا کنون فیلترینگ اعمال میشد؟ مگر توییتر یا تلگرام فیلتر نشد؟ شد، آنهم زمانی که صیانتی در کار نبود. تعریف چنین کارکردی برای طرح تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی چندان آوردهای برای نظام و حاکمیت ندارد.
🔹اختیارات و ضوابطی که از قبل هم بود چنین امکانی را به حاکم میدهد که شیر فلکه اینترنت را کم و زیاد کند و هیچ نیازی به صیانت و حمایت نداشته باشد. اما ماجرای طرح صیانت به این سادگی نیست که بخواهیم حمل بر فیلترینگ یا محدودسازیاش کنیم.
🔹برداشتها و روایتسازیها از طرح صیانت مشوش است. این روایتسازیها علاوهبر آنکه معمولا دقیق یا کامل نیست، مردم را هم دچار نگرانی میکند.
🔹تمام قاعدهگذاریها حتی سیاستگذاری تشویقی و تنبیهی، همه باید واجد عقلانیت باشند. از توجه به تکتک مفاد قانون تا نحوه مدیریت افکار عمومی تا ملاحظات و مناسبات اجرایی آن، همه و همه باید در چارچوب یک عقلانیت و منطق قابل دفاع پیش برود.
🔹هیچ عقل سلیمی تدبیر و مدیریت بخشی از جامعه خود را به حاکمیت غیر حواله نمیدهد. شاید در چنین اعمال حاکمیتی ضعف و قوتی باشد، اشکالی ندارد باید مطالبه کرد تا اصلاح شود. اما خط اصلی گم نشود. نباید دولت و نظام در برابر فضای مجازی بیغیرت باشد.
🔹ترجمه این حرفها در مصداق صیانت یک جمله است: نمیتوان نخ حاکمیت فضای مجازی کشور را به خارج از کشور سپرد. اینکه دولت و نظام نظارهگر حضور و حاکمیت دیگران در جامعه خود باشد و هیچ نکند دقیقا مصداق عجز حاکمیتی و وابستگی است. نظام باید از ترک فعل دست بردارد.
@basirtabas