در عسلويه بوشهر اتفاقی عجیب افتاد...
وقتـــــی موذن مسجد برای اذان گفتن ميره ميبينه کولرهای مسجد به سرقت رفته به امام مسجـــــد زنگ ميزنه و امام مسجد هم به نيروی انتظامــــی خبر ميده وقتی نيروی انتظامـــــی مياد ميبينه فقط کولــــرها رو بردن
داشت صورت جلسه می کرد که يه نامه در محراب مسجد پيدا ميکنه
متن نامه:
خــــدای بزرگ من از تو دزدی ميکنم چون زن وبچه نداری که از گرما بيقراری کنن!
از بندگان موئمنت خیری نصیب هیچ کس نمیشود.
حق الناســــی هم بر گردنم نيست از خانه تو دزدی کرده ام، طفل شير خوارم از گرما تلف ميشود،
اگر وضع مالی ام خوب شد کولرها را پس مي اورم کسانـــی که اينجا نماز می خوانند اگر تمام فکرشان به عبادت با تو باشد نباید گرما را احساس کنند.
با تشکر دزد هستم دنبالم نگردید از خدا دزدی کرده ام
@basirtabas