بعد اینکه از خونه داداش هووم‌ اومدیم شوهرمو دودستی تقدیم هووم‌ کردمو خودم رفتم تو اتاق دیگه طاقت نداشتم یه دل سیر شروع کردم به گریه کردن که یکدفعه صدای.....💔 https://eitaa.com/joinchat/2634219768C9798f0ca3f من مینام زنی که خودش برا شوهرش زن گرفت تا براش بچه بیاره ولی نمیدونست دنیا چه خوابهایی براش دیده.... برای خواندن داستان کلیک کنید واقعی و پرتجربه❌😰