✍🏻نقل خاطره ای از برادر حسین نصرتی(محمودرضا بیضایی):
🔸مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهادت شهید باکری مراسم گرفته بودند. سخنران مراسم حاج قاسم سلیمانی بود.
🔹با محمودرضا رفتیم و نشستیم طبقهی بالا. به زحمت جایی روی لبه ی یکی از پله ها پیدا کردیم و نشستیم. با محمودرضا حرف می زدم ولی حاج قاسم که روی سن آمد محمودرضا سکوت کرد و دیگر حرف نمی زد.
🔸بعد از برنامه، به محمودرضا گفتم: «کاش می شد حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.»
🔹گفت: «من خجالت می کشم وقتی توی صورت حاج قاسم نگاه می کنم؛ چهره اش خیلی خسته و تکیده است.» محمودرضا خودش هم این مجاهده و پرکاری را داشت.
🔸این اواخر یکبار گفت: «من یکبار پیش حاج قاسم برای بچه ها حرف می زدم، گفتم بچه ها من این طور فهمیده ام که خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پرکار هستند و شهدای ما غالباً اینطور بوده اند.»
🔹بعد گفت: «حاج قاسم این حرف را تأیید کرد و گفت بله همین طور بود.»
#چله_شهدا
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
💠
@be_eshghe_agha