نمیدونم تو چه موقعیت و شرایطی بودین که خبر شهادت سردار شنیدین ... میدونمم که همگی دلمون می خواست این خبرُ باورش نکنیم، دلمون میخواست بگن تکذیب شد ... اما نشد، نشد و سردار رفت، به قافله شهدا پیوست، حضرت زهرا سلام الله علیها اومد استقبالش، به حاج احمد کاظمی رسید،،،
سردار شهیدِ زنده بودن، شهادت لایقشون بود، بایدم شهید میشدن، اما نه حالا ... نه حالایی که همه چیز بویِ ریا و خیانت و نفوذ و جاسوسی میده ...
سردار فقط برایِ ایران و ایرانی و بسیجی ها نبودن، حاج قاسم فراتَر از مرزها و امیدِ دلِ همه مظلومین بودن،
وقتی خبرِ شهادتُ شنیدم، چیزی جز یاااحسین نتونستم بگم، کاری جز گریه نتونستم بکنم، لباس مشکی پوشیدمُ خودمو رسوندم مصلی، پُشتِ سَرِ هم اس ام اس، پُشتِ سَرِ هم زنگ از دوستان و آشنایان و اقوام، کوچیک و بزرگ و پیر و جَوونَم نداشتن، اصلا به بسیج و حزب اللهی ها مربوط نمیشدن، عادی بودن، قشرِ خاکستری، فقط یه حرف ☝️داشتن، " بهت تسلیت میگیم سردار شهید شد" هم خوشحال بودم هم ناراحت، خوشحال از اینک خدایا شکرت من رنگ و بویی از سردار به خودم گرفتم، رنگ و بویی که نشون از ارادتِ من به حضرت آقا و حاج قاسم و انقلابِ،ناراحت از اینک چرا سردار رفت؟ ما دشمن شاد شدیم، کی میتونه جایِ سردار پُر کنه؟ چرا اشکام بند نمیاد؟ چرا نمیتونم بنویسم؟ حتی یه خبر هم نتونستم کار کنم ... 😔 من خیلی ضعیفم یا داغِ شهادتِ سردار سنگینِ؟
دلم روضه حضرت عباس میخواست ...
دلم حاج حسین یکتا میخواست ...
ب خودم ک اومدم دیدم کنارِ مزار شهدایِ گمنامِ مصلی هستم، خانمی بغلم کرد و گفت گریه کن، گریه کن و دعا کن ... سردار آسمونی شد ... حقش بود، شما تا حالا داغ ندیدی که اینقدر ریختی به هم، ما رحلت امام دیدیم، ما شهادت باهنر و رجائی و مطهری دیدیم، مگه انقلاب زمین موند؟ مگه عَلَم زمین موند؟ بغضم ترکید ... گفتم میشه جنگ تموم بشه؟ چرا صلح نمیشه؟ چرا قاسم سلیمانی ها رو شهید میکنن؟ من دلم امام زمان میخواد، امروز کرج نه، کرمان نه، گوشه گوشه یِ ایران نه بلکه تمامِ جهان دلشون داغدارِ، چشماشون گریونِ، الهی که به حقِ این دلایِ شکسته به حقِ این چشمایِ گریون آقا ظهور کنن ... 😭💔
#یادداشت_دلِ_داغدارم
#سردار_سلیمانی
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313