بچه که بودیم و جایی میرفتیم مهمون و خیلی دوس دا‌شتیم بمونیم، قبل رفتن میپرسیدیم چقدر میمونیم؟؟ میشه خیلی بمونیم؟؟ هرچقدر هم ساعت و روز بیشتری میگفتن بازم به روز آخر فکر می‌کردیم.. از چند ساعت قبل اینکه بخوایم برگردیم هول و ولا میفتاد به جونمون.. گوشه چادر مادر رو می‌کشیدیم و خیلی یواش می‌گفتیم میشه یخرده دیگه بمونیم.. فقط یه امشبو.. تهش نمیشد و ما بودیم و چشم گریون.. 👈خواستم بگم داره تموم میشه @be_vaghte_del313