پدر جان؛
دردی به دل دارم که درمانش تو هستی
درون سینه را بغضی است که فریادش تو هستی
و من؛
چگونه بی تو
ای پدر جان،
نگیره دلم
توی این نوروز غم انگیز
عید بی تو؛
این اولین عیدیه
که نیستی کنارم
تحویل سال اوله
که تو رو ندارم
این عکسا؛
پر نمیکنن جای تو را برای من
خاطره هایت؛
ببین چیکار میکنن با من ...
من شكستم در خود
بی صدا اما بلند
بهار آمد،
اولين بهار بی تو
بهار را به سوگ خواهم نشست،
در عزای نبودن تو
روزگار،
بس سرد و تاريک است
چه دست محكمی داشت
درد دارم،
درد سيلی روزگار
بهار نو با درد نو آمد؛
پدرم،
بی تو چگونه بگذرد اين بهار …
هیچ عیدی؛
بدون حضورت
ای پدر جان،
عید نیست که نیست ...
پدر جان؛
تو نیستی اما یاد نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرهم دل من در این غربت تنهایی و سوگ نبودن توست؛
هنوز و تا همیشه برای من بهترین هستی.
"عیدت مبارک ای پدر جان"
❤️❤️❤️❤️❤️