دیوارها درها برایم روضه می خوانند آهِ پیمبرها برایم روضه می خوانند دست خودم هم نیست اما گاه می بینم لالای مادرها برایم روضه می خوانند اینجا حسن، آنجا حسین، آن گوشه بابا بود انگار حیدرها برایم روضه می خوانند باور نخواهی کرد