وقتی بهار سوخت و پاییز پرپرست آغاز گوشه گیری محراب و منبرست واژه به واژه گرد سرم چرخ می زنند باز این چه شورش ست که بر جان دفترست "ابن قُتَیبه " است که آورده در کتاب آن "ابن شیبه " است ... کدامش نکوتر ست؟ دیدند ابرهای سیاه از هزار سوی کج کرده است راه و مهیای آن درست فریاد می کشید :"علی پس کجاست! هان!" این نعره ی فراری از بدر و خیبر ست خورشید را صدا زد و ماه آمد از محاق فرمود :"کیست آنکه مناداش حیدرست این بیت را هوای غریبی گرفته است آرامتر! که خاطر طبعم مکدر ست" "زهرا ! کجاست ؟ خلایق معطلند" فریاد او مقدمه ی بیت آخر ست راهی به غیر راه مستقیم نیست هر کس عدوی آل علی بود کافرست 🌹 @bedaheh_110