عشق و محبت نسبت به خدا و علاقهی وافر به خالقِ هستی، در بین مخلوقات امری طبیعی است. متصوفه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و ایشان هم کمال دین را در کمال محبت میدانند. اما از این رهگذر، برخی متصوفه با تقسیم مقوله عشق به حقیقی و مجازی، راه بیراهه پیمودهاند و مرتکب خطایی بزرگ گردیدهاند.
عمید زنجانی در این رابطه مینویسد: «کار توسعهی مبنای عشق در تصوف به جاهای باریکتری کشید و بالاخره طولی نکشید که عشق مجازی و شاهدبازی نیز مقبول طبع و ذوق جمعی از صوفیان واقع شد و مشاهده جمال زیبارویان و نازنینانِ گلرخ، آئینهی مشاهدهی جمالِ مطلقِ یار گردید و برخی از مشایخ صوفیه این مرحله را به بهانهی اینکه «مجاز پُل حقیقت است»، تقدیس نموده و آن را نردبان و وسیلهی ترقی معنوی و رسیدن به مراتب عالیه عشق شمردند.»
پژوهشی در پیدایش و تحولات تصوف و عرفان، عمیدزنجانی عباسعلی، تهران، امیرکبیر، 1366، ص 361
#نقد_تصوف
⏳بدون توقف:
🔉
https://eitaa.com/bedonetavaghoff
صفحه اینستاگرامی کجراهه:
🔉
https://www.instagram.com/p/B9lowaAFENG/?igshid=z4xuuh5aa4h7