🔴 انتقاد روزنامه جوان از مستند غیر رسمی
🔺 عبدالله گنجی در روزنامه جوان با انتقاد از مستند
#غیررسمی نوشت:
🔹 پخش مستند «غیررسمی» از دیدارهای مقام معظم رهبری با نخبگان، صنوف و اقشار، قضاوتهای مختلفی را به همراه داشت. اصل این اقدام هم قابل تقدیر است و هم قابل تکرار. قبل از ورود به بحث، از سازندگان آن خصوصاً جوان خوشنام و مؤمن کشورمان جناب صدرینیا تشکر میکنم. آنچه در ادامه خواهد آمد، ارزش این زحمت را تقلیل نمیدهد، اما میتواند به استمرار این تجربه کمک کند.
🔹 ارائه دوگانه رسمی و غیررسمی از رهبری و دوگانه شخصیتی یا رفتاری از ایشان ارائه کردن نوعی غلطاندازی و انحراف ادراکی است. شاخص رسمی بودن چیست که اینجا غیررسمی بودن را تجویز کردیم؟ سؤال اساسی این است که کدام یک از رفتارها و اتفاقات نشان داده شده در این مستند دهها بار در آنچه فعلاً رسمی گفته میشود، مشاهده نشده است؟ آیا شوخی، انتقاد، خنده و طنز فقط در جلسات این سه سال اتفاق افتاده است و در آنچه رسمی میگوییم وجود نداشته است؟ رهبری حتی در جلسه هیئت دولت با ایشان شوخی نکردهاند؟ نگارنده در بیش از ۱۰ دیدار دانشجویی حضور داشتهام که از وسط جمعیت فردی بلند شده و انتقاد کرده است یا رهبری با دانشجویی شوخی کردهاند یا نکتهای را فرمودهاند که همه خندیدهاند. با شعرا از دوران ریاستجمهوری جلسات مستمر داشتهاند و شعرهای طنز شاعران و پاسخهای رهبری هنوز هم در شبکههای اجتماعی قابل دسترس است. پس شاخص رسمی و غیررسمی چیست؟ اگر نامگذاری غیررسمی براساس امکانپذیر نبودن پخش جلسه بوده است که خود مستند این ملاحظه را باطل میکند. رهبری نه دیپلمات است و نه اهل تشریفات، اصولاً رسمی بودن و تشریفاتی بودن همدیگر را معنا میکنند، اما از نگاه دوست و دشمن، مقام معظم رهبری هیچ موقع اهل تشریفات نبودهاند. زیطلبگی، سادگی، بیتکلف بودن، صادقانه سخن گفتن و شنونده بودن سیره مقام معظم رهبری است. آیا این خصلتها قابل تقسیم به رسمی و غیررسمی است؟
🔹 حتی دیدارهای خارجی ایشان از جهت مکان، چینش محیط و نوع سخن با جلسات داخلی تفاوتی ندارد؛ لذا چه اصراری داریم رهبری را دوگانه تصویر نماییم؟ رابطه رهبری و ملت به تعبیر حضرت آیتالله خامنهای یک محبت دوطرفه است، حال باید پرسید این محبت رسمی ابراز میشود یا غیررسمی؟
🔹 نقد دوم به این مستند ارائه بخشی بسیار کوتاه از جلسهای سه، چهار ساعته است، جلسه چهار ساعته در یک الی دو دقیقه ارائه شده است. اگر ۲۵ نشست مبنای این مستند است، یعنی حدود ۱۰۰ ساعت گفتگو را در یک ساعت خلاصه کردهایم و فشردگی مستند القای تیزر تبلیغاتی مینماید. تبلیغات نه با روحیه رهبری که ما میشناسیم سنخیت دارد و نه ایشان و نظام به این تبلیغ نیاز دارد. چه اشکال داشت مثلاً پنج جلسه هنرمندان در یک مستند، جلسات فلان صنف در یک مستند و ۲۵ جلسه در چند مستند آورده میشد که مخاطب احساس نکند دوربین را در یک اتاق چرخاندهاند و تمام.
🔹 اگر طراحان یا ایدهپردازان این مستند، قصد ارائه تمایز داشتند یا دارند، به جای دوگانه نشان دادن رهبری، میتوانستند مدلهای دیگری را نامگذاری کنند، مثلاً «جمعهای کوچک»، «تریبون دست حاضرین»، «نشست موضوعی»، «نشست تخصصی» و «نشستهای آسیبشناسی» با این نشستها سنخیت بیشتری دارد. نگارنده که خود در این جلسات شرکت کردهام، باور دارم که حجم این جلسات در سه سال اخیر بیشتر شده، اما اینطور نیست که در ۳۰ سال گذشته هر آنچه بوده، رسمی بوده است و طوری القا شود که گویی آنچه رسمی است اشکالی دارد و بار ارزشی آن منفی است. مشابه این مستند میتواند در خصوص جلسات درس خارج رهبری، سفرهای استانی، سرکشی از خانواده شهدا و دیدارهای خارجی نیز اتفاق بیفتد، اما یک رهبر است با تنوع مخاطب ولی رسمی و غیررسمی نیست.
🇮🇷بدون مرز
@bedonimarz
@bedonimarz