بِها تُقام الفَرائِض(امربه نیکی ونهی از بدی)
❤️ #دخترپیامبر ـ بخش ۱۶ ▪️بی #مادری طولی نکشید که #حسن علیه السلام و #حسین علیه السلام به خانه آمدن
❤️ ـ بخش ۱۷ ▪️ گفتیم که دختر پیامبر پس از مدتی بیماری از دنیا رفت، اما چرا بیمار شد؟! 🔹 مهاجمانی که آتش به همراه داشتند و به خانه ی دختر پیامبر حمله بردند و سرانجام هم با زور به آنجا وارد شدند، با این هدف آمده بودند که حضرت علی (علیه‌السلام) و دیگر تحصن کنندگان آن خانه را به بیعت وادار کنند. 🔹 امام و یارانش به هیچ وجه قصد مقابله ی مسلحانه نداشتند. وظیفه ی امام این بود که و این بیعت نکردن اگرچه ظاهراً یک عمل سياسي محض به معنای عدم قبول حکومت وقت و مخالفت با آن بود، اما روح خالص مذهبی داشت. یعنی برای نشان دادن نادرستی و عدم مشروعیت آن دولت بود... 🔹 اجبار برای بیعت «جوهری» حوادث را به روشنی بیشتری تصویر کرده است. ابوبکر گفت: ای عمر! خالد بن ولید کجاست؟ عمر جواب داد: او همین جا است. ابوبکر گفت: بروید علی و زبیر را به نزد من بیاورید. عمرو خالد رفتند. عمر به داخل خانه وارد شد. درون خانه افراد زیادی بودند. از اصحاب، مقداد بود. هاشمیان نیزهمه حضور داشتند. اول زبیر را گرفت و با زور به بیرون خانه هل داد و به خالد و مردانی که ابوبکر به کمک ایشان به کمک ایشان فرستاده بود سپرد. بعد به علی گفت: برخیز و به برو. اعتنایی نکرد. عمر دست او را گرفت؛ باز به او گفت: ➖بایست! [باید به مسجد بروی و بیعت کنی] این بار نیز علی از برخاستن و حرکت خودداری ورزید. اینجا، را به بغل گرفت و همچون زبیربا زور و فشار به دم در آورد و در آنجا به خالد و همراهان او واگذار کرد. آن گاه با کمک مردانی که در بیرون خانه جمع شده بودند، آن دو را به اجبار به مسجد بردند. 🔹 مردم معمولی شهر در کوچه ها جمع شده بودند و شاهد و ناظر این حوادث بودند؛ و تنها فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آنگاه که این وضع را مشاهده کرد، به کنار در خانه آمد و فریاد برآورد: ای ابوبکر! چه زود به هجوم آوردید؛ به خداوند قسم تا وقتی زنده ام با عمر سخن نخواهم گفت. 🔹عدم بیعت جوهری در نقل دیگر از «عمر بن شُبه» می آورد: عمر در حالی که یقه ی لباس و را گرفته بود، آن دو را با فشار شدید از خانه بیرون آورد و به نزد برای برد. در روایت دیگری از او نقل می کند: با جمعی که در میان آنها اُسید بن حُضیر و سلمة بن سلامة بن قریش نیز بودند، با زور به خانه وارد شدند. فاطمه فریاد کرد و آنها را به خداوند سوگند داد. سپس عمر آن دو[حضرت علی و زبیر] را از خانه خارج ساخت و با زور به مسجد برد که بیعت کنند. 📚دختر پیامبر، استاد محمدعلی جاودان، ص۳۶ و ۳۷ @beha_togham_alfaraez