سوال: پدرها و مادرها از نماز نخواندن فرزندان گله دارند و فرزندان هم از والدين گله دارند که آنها به نماز اهميت نمي دادند که باعث شده اين ها نماز نمي خوانند. اين ها چکار بايد بکنند؟
پاسخ: يکي از عوامل سستي و کاهلي در نماز سبک شمردن نماز يا ترک نماز است و متاسفانه بايد گفت عدم توجه والدين يه اين امر خطير است. پايه ي هر تربيتي از خانواده است و اولين الگوها و مربيان تربيتي فرزندان، پدرها و مادرها هستند. فرزند وقتي چشم باز مي کند، آنها را مي بيند. الگو را اين ها قرار مي دهند و سعي مي کنند با والدين شان همانند سازي بکنند و اگر کسي در خانه تربيت لازم را نگيرد، در معرض خطر بسيار جدي نسبت به تمام ارزش هاي انساني است. در پروتکل هاي صهيون اين است که شما بچه ها را از خانه به خيابان ها بکشيد ما خودمان آنها را تربيت مي کنيم چون بچه اي که در خانواده تربيت نشود، بارکش غول بيابان شود و از جهت تربيتي در معرض خطر است. در بحث نماز هم همين جور است و در تحقيقات ميداني که از جوانان سوال شده، مي گويند که ما در خانه چيزي نديديم، نماز را نديديم و احياناً اگر نماز را ديديدم، آثار نماز را نديديم. ممکن است بعضي از خانواده ها نمازي بخوانند ولي اخلاق خوشي ندارند. از طرفي زمينه ي رشد بچه ها را فراهم نمي کنند و حقوق آنها را رعايت نمي کنند. در خانه اي که پدر و مادر نماز نمي خواند يا زمينه هاي معصيت را در خانه فراهم مي کنند طوري که فرزند از سنين نوجواني خودش را با صحنه هاي محرک و فساد آلود را مواجه ديده است. بهر حال آثار نماز را نمي بينند. مي بينند که پدر و مادر به دنياي آنها اهميت مي دهند، مثلاً وسيله اي مي خواهند، فوري برايشان فراهم مي کنند، حاضرند پول بدهند اگر بيماري جسمي ببينند فوري اقدام مي کنند اما در مسائل معنوي و ديني شان اهميتي نمي دهند. اين همان حديث پيامبر است که فرمود: واي بر فرزنداني که در آخر الزمان بدنيا مي آيند از دست پدر و مادرشان. اصحاب فرمودند: از دست پدر و مادرهايي که مشرک هستند؟ فرمود: پدر و مادرهاي آنان مسلمان هستند، به امر دنياي بچه ها اهميت مي دهند ولي به آخرتشان اهميت نمي دهند. آيه 6 سوره ي تحريم مي فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا: اي مومنين خودتان و خانواده تان را از آتش جهنم نگاه داريد. وقتي شما از پرتگاه ي عبور مي کنيد که خيلي خطرناک است، سعي مي کنيد که آن بچه را به خودتان بچسبانيد، مواظب هستيد که پرت نشود. بايد مواظب باشيد در جهنم، در آن پرتگاه نلغزد. يکي از صحابه ي پيامبر وقتي اين آيه نازل شد نزد پيامبر آمد و گفت: اينکه ما خودمان را از آتش جهنم حفظ کنيم مي دانيم، اينکه انسان واجباتش را انجام بدهد، پرهيز از محرمات داشته باشد اما اينکه بچه ها و همسرمان را از آتش جهنم حفظ بکنيم يعني چه؟ پيامبر فرمود: چهار تا کار بکنيد. يکي اينکه خودتان اهل خير باشيد. خودتان در اعمال خير جدي باشيد. طبيعي است من که خودم نمازم را آخر وقت مي خوانم و به نماز اهميتي نمي دهم و يک نماز با دستپاچگي مي خوانم، با سرعت مي خوانم بدون تعقيبات با عجله، شتاب و معلوم نيست که دارم چکار مي کنم، انجام مي دهم، چه توقعي دارم که فرزندم نمازش را اول وقت بخواند و سالم بماند. مادري که به حجاب و عفت خودش آنچنان که بايد اهميت نمي دهد و با پوشش نامناسب بيرون مي آيد، چه توقعي دارد که دختري که او را الگوي خودش قرار داده، او با پوشش مناسب بيرون بيايد. نکته بعدي اينکه خوبي ها را به آنها بگوييد و بدي ها را از آنها نهي کرد. نمي شود به بچه در اين دنياي پر تلاطم بي توجهي کرد. اينکه با چه کسي مي گردد توجهي نکرد، چه وقت مي آيد و چه وقت مي رود، توجهي نکرد. البته منظور از امر به معروف و نهي از منکر روش خشونت نيست. به همان روش مناسب خودش بايد باشد. آقاي جواني مي گفت: دير وقت بود و جايي جلسه داشتيم و ديدم که مزاحم خانواده مي شوم بنابر اين خانه نرفتم. به يک واسطه اي هم گفتم که به خانه ما زنگ بزند و خبر بدهد. واسطه خبر را نرساند و فردا وقتي به منزل رفتم پدرم گفت: فلاني اين رسم رفاقت نبود. ما ديشب خيلي ناراحت بوديم، خيلي اذيت شديم که تو نيامدي. اين پسر مي گفت که وقتي فهميدم که واسطه خبر را نرسانده است و پدرم اين جوري به من گفت، ديگر تکرار نکردم. ببينيد چه طرز برخورد قشنگي. آقايي مي گفت که من سيگاري شده بودم ولي از پدرم پنهان نگه مي داشتم. شبي سيگار را زير تشک پنهان کرده بودم و پاي او خورد و متوجه سيگار شد. پدرم نگاهي کرد و رو به قبله نشست و گفت: خدايا اگر اين سيگار اول انحراف بچه ي من هست، من بچه ام را نمي خواهم، من را از دنيا ببر. اين دعاي پدرم که از صميم قلب و سوز بود به قدري در من تاثير گذاشت که سيگار را کنار گذاشتم. اين نهي از منکرها خيلي قشنگ است. نکته بعدي اينکه فضاي ذکر براي آنها درست کنيد. ن