#خوزستان
عزیزان سوال کردند که چرا درباره خوزستان چیزی نمیگی؟!
جوابش خیلی ساده است: بنده درباره خوزستان، اطلاعات دقیق و کارشناسی ندارم.
هر کی یه چیزی میگه. مشخص هم نیست که حرفهای درست و حسابی بزنند. حتی تحلیلگران سر صحنه و اهل خوزستان، اغلب دارن احساسی مینویسند و هیچ کس راهبرد دقیقی مطرح نمیکنه.
بخاطر همین، وقت شما را نمیگیرم.
اوضاع جوری شده که حتی نمیشه همدردی کرد.
چون هیچ کس منظور از بی آبی را درست برای مردم روشن نمیکنه! حتی خود بچه های اونجا!
بی آبی برای شرب؟
برای گاومیش ها؟
برای شلتوک؟
برای کشاورزی های معمولی؟
برای شنای بچه ها در هور؟
برای چی دقیقا؟!
هر کدومش حساب کتاب خاص خودش داره
برای هر کدوم از بچه های آبادان و خرمشهر و اهواز و سوسنگرد هم که تماس گرفتم و پرسیدم، گفتند آب خوردن دارن. فقط از بی آبی و کم آبی بعضی روستاها حرف زدند.
ولی رفقا
این درگیری و خشونت و تیر و تیراندازی که ما داریم میبینیم، نه مال تشنه هاست!
نه مال مناطق بی آب شرب
و نه مال مناطق عمومی خوزستان
بلکه متعلق به چند نقطه خاص هست که اتفاقا در همان نقاط، مشکل حیاتی و تهدید نسل و تهدید انسانی وجود ندارد.
البته تا جایی که من اطلاع دارم و شخصا پرسیدم.
ضمنا
یک نکته ای رو عرض کنم که به نظرم خیلی مهم هست و باید بهش توجه بشه. اونم مواجهه غیر دقیق، غیر کارشناسی و متاثر از احساسات رسانه ها، کنشگران و مسئولان با موضوعات این چنینی هست.
فراگیر شدن اطلاعات و گزاره های مغشوش و اشتباه در این موارد به شدت گر میگیره جوری که در نهایت کسی متوجه نمیشه اصل مشکل کجاست و چه جوری باید رفت سراغش و راه حلش چیه.
(در حاشیه این قضیه هم مشخصه که در نبود اطلاعات دقیق هم این فرصت طلایی برای آدم های مسئول فراهم میشه که بگن ببینید در ۴۰ سال گذشته کلا این جوری سیاست گذاری کردیم که به اینجا رسیدیم و همه مسئولیت بپذیرند به غیر از ما و دریغ از یه خط توضیح که تو دوره مسئولیتشون دقیقا چه کردند. اما این اصل بحث من نیست)
اجازه بدین یه مثال بزنم که مشخص بشه منظورم از برخورد غیر دقیق و مخرب مجموع کنشگران اعم از مسئول و رسانه و ... چیه.
سر قضیه سیل دو سال پیش تعدادی از دوستان رسانه ای و غیر رسانه ای ما رفتن خوزستان که مشکل و از نزدیک ببینن. ( که حتما کار خوبی بوده و هست) این رفقا وقتی مشکلات کشاورزایی که کشتشون رفته بود زیر آب رو دیدن یک اصرار شدیدی رو شروع کردن که فشار بیارید کشت شلتوک برنج تو خوزستان آزاد بشه ( این خواسته همون کشاورزا بود). در اثر این فشارها و همراهی بخشی از مسئولان این اتفاق افتاد. همون زمان دوستان کارشناس میگفتن گول ترسالی امسال رو نخورید. کشت شلتوک درسته که به شدت برای کشاورز سودآوری داره ولی آب زیادی مصرف میکنه و بارش ها یه خورده کم بشه بحران درست میکنه. دیگه هم نمیشه به کشاورز گفت برنج کشت نکن و اگر مجوزش رو دادی برای پس گرفتنش باید درگیری های مشابه همین روزها رو ببینیم.
خوب همین کنشگران فشار آوردن و کردن و شد.
حالا همین قضیه دقیقا یکی از مهم ترین مشکلات حوضه آبریز کرخه و هور هست. از ۱۶۰ متر مکعب بر ثانیه ای که از ابتدای هفته رها شده از پشت سد حدود ۸ تا به هور میرسه. بقیه ش کجاست؟ قرار بود از ۷۵ تای قبلی یه عدد خوبی به هور برسه ولی هیچی نمیرسید.
حالا دقیقا عین اون رفتار از سر احساس و غیر کارشناسی سر قضیه گاومیش ها و هور داره تکرار میشه.
رسانه، مسئول و کنشگر دست در دست فشار میارن که خروجی آب سد کرخه رو بیشتر کنید. آب رها میشه و بالاخره به هور میرسه. تصاویر و متن های احساسی از گاومیش ها و بچه هایی که دارن از پشت گاومیش ها کله معلق میزنن توی آب پر کرده همه رسانه ها رو. اما واقعیت چیه؟ واقعیت اینه که ورودی رودخانه کرخه بیشتر از ۷۰ درصد نسبت به پارسال کمتر شده و پشت سد کاملا خالیه. رها کردن این میزان آب یعنی دقیقا کمتر از دو ماه دیگه نه تنها برای هور و گاومیش ها آبی نخواهد بود، بلکه اون بخش با مشکل آب شرب هم مواجه خواهد شد و کشت محصول استراتژیک گندم هم طبعا از بین میره. یعنی علاوه بر مشکل آب گاومیش ها، مشکل آب شرب و آب کشاورزی نرمال رو هم خواهیم داشت.
در مناطق نزدیک تر به سد هم کشاورز خوزستانی برنج کار میبیند که آب بیشتر شده و برای کشت دوم و سوم شلتوک آماده میشود.
برای همین معتقدم ورود به این موضوعات مسئولیت پذیری بالایی میطلبد. طبعا بی محابا دمیدن در مطالبه ای که آینده را سخت تر میکند مسئولانه نیست.
از آقا صادق برای تکمیل شدن این متن تشکر میکنم.