میگفت سر پست بود،تنها... ساعت دو تاچهار، تو نگهبانی سر خاکریز بود.. رفتم پستو ازش تحویل بگیرم دیدم تیر خورده تو پیشونیش افتاده کف سنگر.. خیلی دلم سوخت تنها بود شهید شد کسی بالاسرش نبود بغلش بگیره از غصه، بیرون نمیرفت از ذهنم شب خوابشو دیدم گفتم خیلی ناراحت بودم تنهایی شهید شدی گفت بهت بگم، تیر که خوردم قبل اینکه بیوفتم کف سنگر افتادم تو بغل امام حسین.. خوبه؟! خوشگله نه؟ دعا کنید نمیرید اصلا ما از شهدا چی میخواییم؟ اونا بهمون یاد دادن میشه غیر معصوم بود ولی تو بغل معصوم جون بدی.. اونا خیلی مراقبه میکردن چشم نباید هرچی ببینه بچه ها مگه میشه چشم گناه بین امام زمان بین بشه؟ گوشتون هرچی نشنوه هاا دست، پا هرکجا نره نیاداا