🌼 پرسش: آياخدا خود مستقيم دريا کوه جنگل خورشيد ماه وغيره را بوجود آورد؟اگر نه چرا؟ 🌼 پاسخ: در باره اين که فرايند خلقت و تصرف خداوند در موجودات جهان چگونه است؟ بايد گفت: در نگاه فلسفي به طور کلي اين دخل وتصرف هاي خدا در زمين وهمه عالم از رهگذر وسايط انجام مي شود زيرا غير از فيض نخست، ساير مخلوقات همه با واسطه خلق شده‌اند . وسايط در برخي بيش تر و در برخي کم تر است و بحث از سلسله علل، در فلسفه مطرح است. و همه يکسان مخلوق محسوب مي‌شوند، يعني نقش و تأثيرگذاري خالقيت خدا نسبت به همه يکسان است، به خصوص بر اساس مبناي حکمت متعاليه، عالم و جهان هستي از آغاز تا انجام همه عين ربط، عين فقر و نياز نسبت به مبدأ هستي هستند. بنابر اين در اصل تأثيرگذاري و تصرف خدا در زمين و همه عالم و اينکه مؤثر حقيقي در عالم جز خدا نيست، تفاوت بين مخلوقات نخواهد بود. در تبيين اين مسله بايد گفت: در اين رابطه به طور کلي، سه رويکرد مطرح است: 1. حکماي مشّاء بر آنند که ذات حق تعالي که علت است، چون واحد و بسيط است، به حکم قاعده الواحد (از واحد جز يک چيز صادر نمي شود ) در مرتبه اول، جز معلولِ واحدِ بسيط که عقلِ اول است، از او صادر نيافته ،بعد به واسطه دو حيثيت در عقل اول ، معلول دوم به وجود آمده، به همين ترتيب ادامه مي يابد تا انواع گوناگون از کثرت به وجود آمده اند. 2. رويکرد ديگر از آن حکماي اشراق است ، آن ها تحليل حکماي مشا را در پديد آمدن کثرت و موجودات عالم قبول ندارند ، و معتقدند از ذات احديت نخست سلسله عقول قاهره به ترتيب صادر گرديده و اين نظام طولي آفرينش است . اما نظام عرضي از نظام طولي برخاسته است. بدين ترتيب پديد آمدن کثرت در عالم و اين همه انواع موجودات در عالم جسماني را اين گونه تحليل مي کنند . (2) 3. و در آموزه هاي ديني نيز در اين رابط نکته هاي بسياري آمده مثلا در روايتي از رسول خدا (ص) نقل شده : «اولين چيزي که خدا آفريد، نور پيامبر ختمي است که خدا روي او را آفريد، سپس همه چيز را از نور وجود او خلق کرد، آن گاه نور او را چند قسمت کرد، عرش، کرسي، حاملان عرش و ساکنان کرسي را آفريد، سپس نور او را مدتي که خود مي‌داند در مقام حبّ نگاه داشت، سپس از آن قلم،‌لوح، بهشت را آفريد، سپس مدتي آن نور را در مقام خوف نگاه داشت، آن گاه ملائکه، خورشيد و ماه را از او آفريد، سپس آن نور را در مقام رجا نگاه داشت، آن گاه عقل، علم، حلم، عصمت و توفيق را از آن آفريد، بعد مدتي آن نور را در مقام حيا نگاه داشت .سپس با هيبت خود به آن نور نگريست . از تجليات آن ارواح انبيا و اوليا، شهدا و صالحان را آفريد». (3) اين خلاصه بحث نخستين مخلوق است که در روايات و عرفان اسلامي مطرح شده است. (4) بنابر اين انسان کامل و فرشتگان مي توانند به عنوان واسطه فيض و مأمور الهي تحت تدبير حق تعالي در برخي امور مؤثر باشند . (5) از همين باب در قرآن کريم از مدبران امر ياد شده : «فالمدبرات امراً؛ (6) قسم به فرشتگاني که تدبير امور مي کنند!». از اين گونه آيات به دست مي آيد که برخي فرشتگان به عنوان مأموران الهي امور نظام هستي را عهده دارند. اين نوعي مأموريت و انجام وظيفه است. اولياي الهي و انسان کامل نيز کارهاي شان از همين باب است. بنابر اين با وصف نقش انسان کامل در واسطه فيض بودن در وجود و ايجاد همه عوالم خلقت، خداوند علت غير مباشر در آفرينش هستي است. در نظام خلقت بر اساس مباني فلسفي علل بسياري وجود دارد . (7) بنا بر اين فرايند تصرف و دخالت و نقش خدا در زمين و همه عالم با هر يک از رويکرد هاي ياد شده به آساني قابل درک است. پي‌نوشت‌ها: 1. آموزش فلسفه، نشر سازمان تبليغات اسلامي، 1368ش. ج 2، ص 29، ص 342. 2. الهي قمشه اي ،حکمت الهينشر انتشارات قزوين، 1363ش. ،ح 1 ،ص 300 - 302. 3. محي الدين عربي، فتوحات مکيه، نشر دار الصادر ، بيروت، بي تا. ج 2، باب 6، ص 227. 4. محمد باقر مجلسي، بحار،نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت، 1403 ق. ج 25، ص 21، حديث 37. 5. محمد امين صادقي، پيامبر اعظم در نگاه عرفاني امام خميني، انتشارات مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1386ش. ص132، 6. انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، قم، 1388ش. 7.ذاريات (51) آيه 4. https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0