آنقدر در اطاق خودم روضه خوانده ام
گاهی حسین میشنوم از وسایلم
هر چه برای توست برایم مقدس است
من عاشق علامت و طبل و شمایلم
محکم اگر برای تو سینه میزنم
مشغول گرد گیری آیینه دلم
چشمت گرفت چشم مرا در مقام اشک
ناقابلم اگرچه نشستی مقابلم
آنقدر در اطاق خودم روضه خوانده ام
گاهی حسین میشنوم از وسایلم
من با دلم چقدر برای تو سوختم
دلخوش به این امید بیایی به محفلم
گفتم به عشق ام بنین بعد مردنم
هر هفته شنبه روضه بگیرند منزلم
قبله نمای قلب من اصلا به سمت توست
یومیه پنج مرتبه سوی تو مایلم
ای کاش ماجرای گلویت دروغ بود
دنبال یک نشانه میان مقاتلم
از بس برای تشنگیت گریه کرده ام
از روضه گرسنگیت حیف غافلم
🍃
عزیز دلم😭