شرح دعاي اول صحيفه سجاديه
(۷)
از: آيت الله حسن ممدوحي
ادامه شرح فراز سوم
همين نكته، عينا در روزي هاي معنوي نيز هست ؛ مثلا گاهي عالم زاده اي در كتابخانه اي چندين هزار جلدي زندگي مي كند كه هزاران كتاب علمي در فنون مختلف در قفسه هاي آن چيده شده است ؛ كتاب هايي كه شايد براي بسياري به دست آوردن آن ها ميسور نباشد، ولي حتي يك نقطه از مجموعه ي اين كتاب ها نصيب آن عالم زاده نيست و خداي تعالي براي او روزي معنوي قرار نداده است. اگر دقيق تر فكر كنيم مي بينيم كه چه بسا بر تمام كتب موجود هم تسلط يافته است، ولي حرفي از آن بر جان او ننشسته و در به كار بستن اين علوم سخت محروم بوده و يك حرف از آن همه علوم و آگاهي با دل و جان او متحد نگرديده است.
علم چندانكه بيشتر خواني
چون عمل در تو نيست ناداني
در واقع، اين فرد از علومي كه در سينه خود جاي داده روزي و بهره اي ندارد. حتي ممكن است عده بسياري از او استفاده كرده و هدايت يافته باشند، ولي خود او - نعوذ بالله - گرفتار عذاب اليم جهالت است. اين جاست كه پيوسته بايد از خدا خواست كه بر روزي مادي و روحي و معنوي ما بيفزايد؛ كه اگر اراده او نباشد، لقمه در كام فرو نرود و دانش به قلب و جان ننشيند؛ زيرا چنان كه فرموده است، روزي مقدر او را نه كس تواند اضافه كند و نه نقصان وارد سازد، فقط خود اوست كه توان همه چيز را در يد قدرت خود دارد.
@sahifeh_ir