چرا قدت کمان گردیده مادر فاطمه
چرا سرو روان قَدت کمان گردیده مادر
ز ما از چه کنون رویت نهان گردیده مادر
نگه کن دخترت زینب به قربان تو گردد
چرا رویت به رنگ ارغوان گردیده مادر
دودست خود به پهلوونمازبنشسته خوانی
توانِ تو چرا پس ناتوان گردیده مادر
گلستان ولایت ای گل یاس کبودم
بهار ما چرا ناگه خزان گردیده مادر
تمام هستی عالم کلید جنتِ حق
زمان رفتنت بر ما عیان گردیده مادر
بگو مادر چه سازم من فدایت زینب تو
حسینت بی امان اشکش روان گردیده مادر
مرو مادر مرو مادر مرو ای نور عینم
حسن زار و پریشان در فغان گردیده مادر
علی مولای عالم حیدر صفدر پریشان
کنون در ماتمت بس ناتوان گردیده مادر
قرارم ( بیقرارم ) من دگر صبری ندارم
چرا سرو روان قدت کمان گردیده مادر
بیقرار اصفهانی