دو بند درد....
بارون چشمای غمدیده برا
غربت اون چشای خوشکلشه
این روزا گوشواره قلبی تو بهشت
توی آغوش عمو عادلشه
اون که با یه کاپشن صورتی و
با نگاش مرثیه سازی میکنه
شبای جمعه توی کربلا با
بچه های غزه ، بازی میکنه
خونه ی دلها ، شده ویرانه
از غم کرمان ، غم ریحانه
یا حسین جانم...
عصر چارشنبه دلا هوایی شد
آخه ما یه داغ تازه می دیدیم
جلوی موکبای مسیر عشق
جنازه روی جنازه می دیدیم
زن و مرد و بچه رو زمین بودن
قتلگاه اومد جلو چشم همه
یکی با پهلوی زخمی داد میزد
الهی جونم فدای فاطمه
قصه پر آهه ، قصه پر درده
غربت مادر، خون به دل کرده
یا حسین جانم...
#مرتضی_عابدینی
@binava315