🍃شهيد مطهرى يك تعبيرى دارد در كتاب هايش كه من ديدم آقاى مصباح در بحث هاى راجع به فلسفه حق و اخلاق، آن را به زيبايى پرورانده و منطقى آن را پيش برده اند و آن يك نوع مچ گيرى تئوريك است . 🍃حرف ايشان اين است كه چرا غرب، در حوزه منافع مادى، الزام را جایز می داند؟ مثلا می گويند بهداشت اجبارى، ويروس سارس يا ايدز می آيد، آزادى و اختيار فردى و حقوق بشر و دلم می خواهد و دلم نمی خواهد و از اين حرف ها نداريم، بايد واكسينه بشوى، بايد قرنطينه بشوى ، به فلان كشور حق سفر ندارى و ... سربازى را اجبارى می كنند، براى اين كه امنيت مادى برايشان محترم است، آزادى افراد را سلب می كنند و به او می گويند بخواهى يا نخواهى، بايد چند سال اجبارى بروى، هر چقدر هم بگويى كه من آمادگى ندارم و كف پايم صاف است، فايده ندارد، بحث امنيت اجتماعى و سود محسوس مادى است براى همين آزادى و انديويجواليسم و مدارا و تسامح و تساهل نداريم. آموزش اجبارى ! بايد بچه هايتان را بگذاريد درس بخوانند ... تا اين جايش را همه می فهمند كه يك ارزش هايى وجود داردكه بالاتر از آزادى است و همه دنيا اين را قبول دارند. 👈براى همين است كه ميگويند ارزش امنيت از آزادى بالاتر است، براى همين بايد بروى سربازى، ارزش سلامتى از آزادى بيشتر است، براى همين بايد اين واكسن را بزنى. مگر اين الزام ها و قوانين معنى اش اين نيست كه يك چيزهايى ارزش اش از آزادى بيشتر است؟ پس تا اين جا می فهمند كه يك ارزش هايى وجود دارد كه می تواند آزادى را محدود كند، اما تا نوبت به مفاهيم ارزشى و مباحث اخلاقى ميرسد، يك مرتبه همه آزادي خواه می شوند و می گويند به چه حقى آزادى انسان ها را محدود می كنيد؟! آزادى عقيده را چرا محدود می كنيد؟! آزادى بيان را چرا محدود می كنيد؟! وقتى نوبت بهداشت و امنيت و آموزش است، شديدترين ديكتاتورى ها موجه است؟ ما اشكالى هم به آن نداريم، بايد هم اين طور باشد اما چرا وقتى نوبت به اخلاق و دين و توحيد می رسد، يك مرتبه آزادى ارزش و اعتبار پيدا می كند!؟ " آزادى براى آزادى؟" سال١٣٨٣ ✅ کانال نشر مردمی آثار استاد رحیم پور ازغدی👇 @Ostad_Rahimpour_Azghadi