💠👆👆مشکل این ریزش پایگاه اجتماعی، در درون این طیف و کارنامهشان است. استناد به رای باطله که میتواند دلایل متعدد داشته باشد، یا آنها که به هزار و یک دلیل رای ندادهاند، مشکل جبهه اصلاحات را برطرف نمیکند.
به نظر میرسد بخشی از سروصدا و هیاهو درباره میزان مشارکت، لاپوشانی ناکامی انتخاباتی و ضمنا تلاش برای ترمیم شکاف عمیقی است که در این جبهه رخ داد و موجب عبور رسمی از تحریمیهایی مثل موسوی و برخی احزاب همسو شد. این همان شکافی است که در اثر ریزش پایگاه اجتماعی، ابتدا «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) را در بحبوحه انتخابات مجلس به انحلال کشاند و سپس در «نهاد اجماعساز اصلاح طلبان» (ناسا)، موجب دودستگی شد. این شکاف، میان آنهایی است که میخواهند زیر سقف ایران و جمهوری اسلامی باشند، و آنها که پا در مسیر بیبازگشت خیانت گذاشتهاند.
9- مشارکت بالا بسیار مطلوب است، اما کافی نیست و باید دید چه چیزی به آن ضربه میزند؟ در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶، حدود ۷۳ درصد رای دادند. اما خروجی وعدههای خلاف واقع، جز یأس و سرخوردگی عمومی نبود؛ چنانکه مقبولیت فرد منتخب آن روز، اکنون زیر شش درصد است. مغرضان بهانهجو، مشارکت بالا باشد یا پایین، بهانهای برای شیطنت پیدا میکنند. مگر انتخابات سال 88 با مشارکت 85 درصد مردم برگزار نشد؟ آیا مغرضان دهانشان بسته شد، یا از روزنی دیگر وارد شدند؟ اتفاقا وضعیت امروز کشور، بسیار با ثباتتر از انتخابات 88 است، چرا که اغلب نامزدها برخلاف سال 88، در تله نامزدهای بداخلاق برای دوقطبی کردن فضا و به جان هم انداختن مردم نیفتادند؛ مخصوصاًً نامزد پیروز که انصافا ترازهای بالای اخلاقی را نشان داد و «ادب مرد به ز دولت اوست» را به تصویر کشید. بداخلاقیهای 88 و بیانصافیهای 92 و 96، اسباب تبدیل جشن ملی مشارکت، به تلخکامی بود.
10- خبر مهم انتخابات، تغییر ریل دولت به خدمتگزاری و اعتماد و اتکا به ظرفیتهای بزرگ کشور است. اما هیاهوی بزرگی به راه افتاده تا این خبر بزرگ را غیب کند یا از چشمها بیندازد. این پیروزی، به اندازه انتخابات مجلس و شاید بیش از آن ارزشمند است، بهویژه اینکه نرخ مشارکت در این دو سال، 7 درصد افزایش یافته است. آقای رئیسی با وجود حجم بیسابقه تخریبها، به اندازه دو رئیسجمهور قبلی در اولین دوره انتخاب آنها (سالهای 84 و 92) رای کسب کرده؛ اما با وجه تمایز «رعایت اخلاق و انصاف». او فقیه و حقوقدانی متخلق است که به جای هوچیگری سیاسی، مبارزه واقعی با فساد دانهدرشتها کرده است. رئیسی همانقدر که به شخصیت محبوب ملی در این سالها تبدیل شده، مغضوب مفسدان دانهدرشت و کابوس شبانهروز آنهاست.
11- انتخابات، بخشی از مصاف آخرالزمانی جنود عقل و ایمان و امید، با جنود شیطانی جهل و یأس بود. ملت ایران در این مواجهه، با وجود قصور و تقصیر برخی مدیران، خوش درخشید. پس از این هم، بار اصلی بر دوش دولت تازهنفس است که ضمن همدلی و هماهنگی با دو قوه دیگر، تقویت امید و اعتماد و همت عمومی برای ساختن ایرانی قویتر و با نشاطتر را اولویت حرکت خود قرار دهد؛ انشاءالله.
محمد ایمانی