چند سال پیش یکی از دوستان خبر ازدواج دخترش را به من داد. در عین اینکه خوشحال شدم نگران هم شدم. دخترش استاد دانشگاه بود و بی تجربه. به او گفتم بگو دختر و دامادت بیایند یکی دو ساعت آموزششان بدهم. گفت: دخترم خودش استاد دانشگاهه و بلده.😕 مدتی گذشت، یکبار داشتیم با همان دوستم صحبت میکردیم که گفت دخترم بعد از مدتی آنقدر اذیت شد که به زور طلاقش را گرفتم!😞 الان چند ساله آن دختر، که استاد دانشگاه و برای خودش نخبه‌ای هست، در خانه پدر نشسته.😔 زیاد هستند جوانانی که فکر میکنند نیازی به آموزش ندارند. بدون تجربه وارد معرکه‌ای میشوند که بازیهای بسیار دارد و با افراد تجربه‌اش هم در آن دست به عصا هستند. به جوانان ایرادی نیست، جوانند و مغرور و سری پرباد دارند. اما تعجب میکنم از پدران و مادرانی که جوانان خود را در این میدانِ پرخطر، بی سلاح رها میکنند. و امان از گرگان انسان نما شاهد این هستیم که خانواده‌ها مبالغ قابل توجهی برای جهیزیه و مسکن و ... هزینه کرده و دختر و پسر خود را به داخل این معرکه پرتاب میکنند. در حالیکه آموزش آنها هزینه بسیار ناچیزی دارد و چه بسا پس از آموزش هزینه راه اندازی زندگی جدید هم بسیار کاهش یابد. نمیدانم این رفتار بزرگترها را ناشی از جهل بدانم یا چیز دیگر، هرچه هست محصولش تخریب خانواده جگرگوشه‌هایشان و پیروزی دشمن در جنگ جمعیت است. @moradimohCh