آنچه دیگران می شنوند و ما می بینیم.... اگر چه شاید پزشک شدن و پزشک بودن برای عموم جامعه آرزویی بزرگ و دست نیافتی باشد، آنقدر بزرگ که بسیاری از دانش آموزان برای دست یافتن به این جایگاه سالها تلاش کرده و این رشته را کعبه ی آمال خود دانسته و خیال می‌کنند پزشکی رشته ای است که به محض وارد شدن به آن و نشستن کلمه ی پزشک قبل از اسم شان، درآمد هنگفتی نصیبشان خواهد شد و زندگی ای لاکچری و آن چنانی برای شان رقم خواهد خورد..... اما واقعیت ماجرا را از ما بشنوید که این راه را دو دهه قبل آغاز نمودیم و امروز در نزدیکی قله، شاهد تفاوت باور ها و تصورات گذشته با واقعیت موجود هستیم. اگر به ریشه های این تصور در باور عامه ی مردم دقیق بشویم، آن گاه به مواردی میرسیم که نیاز به توضیح بیشتر و روشنگری برای مردم دارد! ✅اولین دلیل این تصور این است که افراد در زمان مراجعه به مطب پزشک با دیدن تعداد مراجعان و مبلغ هزینه ی ویزیت، غالبا با یک حساب سرانگشتی مثلاً به این نتیجه می‌رسند که در طی دو ساعت یک پزشک درآمدی مثلاً چند میلیون تومانی به دست آورده است و این را مبنای محاسبه ی خود قرار داده و ادامه می دهند... اما جدای از اینکه به هزینه راه اندازی مطب و حقوق منشی و پرستار و ادوات مطب توجه نمیکنند، نکته ای دیگر نیز از نظرشان پنهان می‌ماند و آن تعداد سال های تحصیل تا رسیدن به تخصص و فوق تخصص و سختی های مسیر تحصیل است.... به طور معمول یک پزشک متخصص برای رسیدن به پروانه ی مطب حدود ۱۱ سال مداوم در دانشگاه تحصیل می کند، چهار سال را نیز باید به عنوان طرح در مناطق محروم خدمت کند و با احتساب زمان های پرتی فارغ التحصیل شدن و سربازی و غیره، بعد از ۱۵ تا ۱۷ سال و در سن حدود ۳۵-۳۷ ممکن است به شرایط افتتاح مطب برسد. جدا از مدت زمان زیاد تحصیل، سختی های ایام شیفت و ایام دانشجویی برای عموم مردم قابل تصور نیست! بیدار ماندن و کار مداوم حداقل ۳۶ ساعته و شیفت های ۱۲ تایی پشت سر هم در ماه و گاها بیشتر تا حدود ۲۰ شب شیفت در ماه در برخی رشته ها از چشم عامه ی مردم دور می ماند. بیدار خوابی ها و تصادف ها و خودکشی های دستیاران هیچ جایی در تصور مردم از پزشکی ندارد. گسست ارتباطات انسانی و عاطفی پزشک با اطرافیان و کنسل شدن تمامی مناسبات فردی و اجتماعی و دوری از خانواده و طلاق های عاطفی و واقعی را هیچ کس نمی بیند! و متاسفانه نگاه مردم به صورت کاریکاتوری همان دو ساعت مطب پزشک و تعداد مراجعان را می‌بیند و نه تحصیل طولانی و در شرایط سخت و سایر مشکلات پشت پرده ی آنها را.... ✅دلیل دیگری که شاید باعث شده تا پزشکی به کعبه آمال مردم تبدیل شود، درآمد های بالا و گاها خارج از عرف و غیر سالم برخی همکاران می‌باشد که توجه مردم را به خود معطوف می کند، سوار شدن بر اتومبیل آنچنانی و سفرهای مداوم خارج از کشور و سایر مواردی که باعث تصور اشتباه از درآمد برخی پزشکان می شود اما با واقعیت زندگی اکثر قریب به اتفاق پزشکان، فاصله ای از زمین تا آسمان دارد! نه به طور کلی، ولی در شرایط حاضر اگر کسی از همکاران جوان پزشک و تازه فارغ‌التحصیل فقط و فقط به کار درمانی و غیر زیبایی و با تعرفه های مصوب و بدون دریافت مبالغ غیر قانونی اکتفا کند، می شود گفت که حداقل تا ده سال آینده امکان خرید منزل و اتومبیل آنچنانی که در تصور مردم هست را نخواهد داشت! حتی شاید گزاف نباشد که بگوییم بعد از ده سال هم این امکان برای پزشک وجود نخواهد داشت، که اگر تنها یک پرونده شکایت محکوم شده در نظام پزشکی داشته باشد، باید تمام سرمایه همان ده سال را هم جهت جلب رضایت شاکی بدهد.... آن چه شاهد هستیم در پزشکی، سختی کار بالا، درآمد حداقلی، استرس بسیار در درمان بیمار و مسئولیت های فراوان در قبال تک تک تصمیمات پزشکی است، چیزی که حتی از نگاه سایر کادر درمان هم دور می ماند.... در نهایت ضرب المثل معروف «آواز دهل شنیدن از دور خوش است» مصداق بارز حرفه ی پزشکی در ایران می باشد. 🌺🌺🌺 https://eitaa.com/thoracic_surgeon