هدایت شده از لطیفه‌آباد
مامان من یه لول دیگه از همسر بودنه یهو میاد تو اتاق من میگه: شوهر منو ندیدی؟؟ شوهرم کجاست؟ بعد منتظر جوابم نمیمونه میره تو سالن با لحن آهنگی میگه: همسایه ها یاری بدید شوهرمو پیدا کنید یهو بابام با کیسه خرید میاد تو خونه؛ مامانم میگه: همسایه ها یاری ندید؛ خودم فرستاده بودمش خرید:)