مامان من یه لول دیگه از همسر بودنه
یهو میاد تو اتاق من میگه:
شوهر منو ندیدی؟؟ شوهرم کجاست؟
بعد منتظر جوابم نمیمونه میره تو سالن با لحن آهنگی میگه:
همسایه ها یاری بدید شوهرمو پیدا کنید
یهو بابام با کیسه خرید میاد تو خونه؛ مامانم میگه:
همسایه ها یاری ندید؛ خودم فرستاده بودمش خرید:)