هدایت شده از تبلیغات عجایب
آقا من داستان خون بودم و میتونم به جرعت بگم هرچی داستان که تا الان اومده خوندم و همیشه‌ی خدام کل پولمو میدادم داستان میخریدم به حدی که دیگه روم نمیشد از بابام پول بگیرم ..... یه روز که رفتم خونه‌ی عمم دیدم داره تو ی چنل یه چیزایی میخونه، یواشکی خوندمش دیدم اون داستان معروفه س که هیچکس ندارتش و کلیم گرونه و من کی تا حالا منتظر بودم پول دستم بیاد بخرمش اخه این رمانه خیلی گررررونه.... خلاصه برام خیلی عجیب بود که چطوری رایگان اینو پیدا کرده چون عمم خیلی خسیسه، ماشالا به این همه هنرش اخه پیدا کردن این داستان کار هر کسی نبود.. خلاصه که منم یواشکی توی چنل جوین دادم..... داستانش در مورد یه دختر عربه که عاشق پسر عموشه و دقیقا دو روز قبل عقدشون به زور به عقد زن پسر خان درش میارن و حالا بماند که توی این راه چقدر سختی میکشه و تا پای مرگ میبرنش و....... تا اینکه به صورت خیلی عجیب و باور نکردنی شوهرش( پسر خان) میمیره و اینجاست که زندگی جدید نجلا و انتقام پسر عموش شروع میشه.... داستان کامل رو میتونید از اینجا رایگان یواشکی عمم بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/214368321C8c116b6ca3