احساس خیلی خوبی داشتم. مات و مبهوت به در بسته‌ی معراج نگاه می‌کردم. دلم می‌خواست در باز می‌شد و می‌رفتم داخل و یک دلِ سیر آنجا را زیارت می‌کردم، با حسرت گفتم: «کاش می شد برویم داخل!»