5.37M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
از گوشه این خاک جگر گوشه درآمد از چشم تو باریکه‌ای از اشک تر آمد حاضر شده‌ام شرط ببندم سر این خاک تا دست به این خاک زدم سیم و زر آمد یک قطعه طلا بود مگر نور پلاکت برقی زد و در خاک طلا در نظر آمد یک جمجمه سوخته تسبیح گل آلود اجزای پراکنده‌ای از یک پسر آمد از گنج غم تو که دفین ست در این خاک از چشم پدر این همه در و گوهر آمد آن عطر که آغشته به بوی بدنت بود با اسم تو در کوچه ما بی‌خبر آمد ▪︎ هروزتان در حمایت شهدا https://eitaa.com/joinchat/2098397195C45df7794f1