#یک_حرف_از_هزاران
در پایان خاطره ای از همسر یک جانباز
«فولادی» همسر محمد جوگندمی
هستم با افتخار ❤️
از همان ابتدای جنگ مجروحیتش آغاز میشود که از ناحیه مچ دست توسط نارنجک مجروح میشود. بعد به واسطه حضورش در مراحل مختلف جنگ تمام بدنش، سروصورتش، کمر و پاها و دستهایش پر از #ترکش است؛ 😔
👈حتی خودم شاهد بودم که بعضی وقتها #ترکشها را با دست ازتنش در میآورد و به من نشان میداد.
الآن هم یک ترکش توی دستش است که دکترها میگویند اگر برداشته شود رگ عصب دستش قطع میشود.🔸
همسرم در منطقه عملیاتی فاو شیمیایی شد و ظاهراً در شلمچه بود که به واسطه موج انفجار، مبتلا به عارضه اعصاب و روان گردید؛ البته بیماری روانیاش طی سالهای اخیر و سختیها و مشکلاتی که با آن درگیر بودهایم بیشتر شده است. 🔸