و سالی چهار، پنج بار مشهد می‌رفت و یک یا دو بار هم به کربلا مشرف می‌شد. اگر یک سال به کربلا نمی‌رفت انگار چیزی گم کرده باشد، تمام سال پکر بود. به هرحال وقتی از پیاده‌روی اربعین 94 برگشت، پدرمان پرسید آنجا دعا کردی که خدا یک دختر خوب نصیبت کند. عباس هم با لبخند گفت از هر دو ارباب شهادتم را طلب کردم. کمی بعد دعایش در کربلا مستجاب شد و فرمانده‌اش نامه عدم‌نیازش را امضا کرد و توانست مجوز اعزام بگیرد. از قبل آموزش‌های لازم را گذرانده بود. از طرفی خودش هم ورزش می‌کرد. با ما باستانی کار می‌کرد. در تکواندو و دوی سرعت هم که قهرمانی داشت. والیبالیست خوبی هم بود. بعدها فهمیدم که در آموزش‌هایش دوره‌های دراگانت (قناسه جدید) و توپ 23 را تخصصی گذرانده است. 💠گروه