🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 خرید عروسی بود. خانواده ی دختر می گفتند: «سرویست را بیست دلاری بردار، الآن این ها مد است. « اما عروس خانم فهمیده بود که قربانعلی وضع مالی خوبی ندارد! یک سرویس ظریف برداشت. گفت: « من اصلاً این ها را دوست ندارم، اگر هم بخرم، استفاده نمی کنم.» بعد از ازدواجشان هم با بقیه ی هدیه های عروسی، همه را به قربانعلی داد. کتاب این عمار، شهید قربانعلی عرب، ص27 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯