🕊هر روز با یاد و خاطره ی یک شهید🥀 عملی شهدا شبهای جمعه یا شبهای عزاداری با هم می رفتیم مجالس. ترجیح می داد به مجالسی برویم که شلوغ و آب و رنگ دار نباشد. جلسه ای بود در مسجد یکی از پادگانها. می رفتیم آنجا. روحانیی داشت که دوستمان بود؛ به نام «‌میر اسدالله موسوی » که بعدها شهید شد. جمعیت زیادی جمع نمی شد. ولی در آن جمعیت زار زار می گریست. ما دلمان از سنگ بود و به این زودی ها تحت تأثیر قرار نمی گرفتیم ولی حال و هوای او ما را تکان می داد. شهید یوسف کلاهدوز کتاب هاله‌ای از نور، ص103 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ @boy_moharam ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯