‏منتظر اسنپ بودم، یکی از این عزیزان بازیافتی کیسه‌اش رو گذاشت کنار سطل زباله و رفت توی بازارچه(فکر کنم برای وضو) بعد که اومد بیرون، از کفاشی که سر بازارچه بود یه سجاده گرفت و رفت اون سمت خیابون توی پیاده رو و ش رو خوند🥹 چقدر عبد تو بودن قشنگه، خدا...