#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
طبع رمیده شعر را به ناگزیر میکشد
خیال تشنهکام را، سوی کویر میکشد
به هم زند سراب را، به هر مسیر میکشد
تشنه کند تو را سپس سمت غدیر میکشد
که در غدیر، مصطفی ناز امیر میکشد
نقش دو آفتاب را چه بی نظیر میکشد
علی که بام خانهاش عرش به زیر میکشد
شبانه روی دوش خود بار فقیر میکشد
به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را
کرم کند فقیر را، اسیر را، یتیم را
رسیده از سوی خدا امر سروشِ مصطفی
گشوده پردهای خدایِ پرده پوش مصطفی
بار رسالتِ رُسل نهد به دوشِ مصطفی
آب بقاءِ دین شده چشمهی نوش مصطفی
ببین به مدح مرتضی جوش و خروش مصطفی
نگاه شوق فاطمه ربوده هوش مصطفی
لنگر آسمان زده تکیه به دوش مصطفی
نغمهی یاعلی علی، رسد به گوش مصطفی
علی که وصف شأن او خدا به لافتی کند
به بازی یتیمها قامت خود دوتا کند
علی که در دلش به جز خوف خدا قدم نزد
تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد
سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد
چو ضرب دست مرتضی، عرب نزد، عجم نزد
کسی چنان «امینی» از غربت او قلم نزد
به بام عدل هیچکس چنان علی علم نزد
ستم کشید و دست خود به حربهی ستم نزد
مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد
قسم به حق نمیشود مدیح او رقم شود
اگر بِحار جوهر و درختها قلم شود
علیست جان احمد و دار و ندار فاطمه
مظهر علم ایزد و صبر و قرار فاطمه
علیست صبح روشنی به روزگار فاطمه
چنان ستاره میدمد به شام تار فاطمه
علیست آن گلی که شد باغ و بهار فاطمه
رسد به اوج خویش تا رسد کنار فاطمه
فاطمه یار حیدر و علیست یار فاطمه
هستی خویش را کند علی نثار فاطمه
فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند
اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند
علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش
زمان ندیده لحظهای ز کردگار غافلش
عِلمِ تمام انبیا قطرهای از فضائلش
ملائکاند مُحرم صدق و صفای منزلش
ذکر خداست در سرش، نور خداست در دلش
قهر کند به دشمنان، مِهر کند به قاتلش
اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش
اگر چه خورد بر زمین فرشتهای مقابلش
علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد
به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد
✍
#سیدروح_الله_مؤید
➯
@Bshmk33