🗓 ↯ در ظهر عـاشـ🚩ـورا چه گذشت 7⃣1⃣ در همان چند دقیقه‌ای که امام با اهل بیتش وداع می‌نمود اراذل کوفه از فرصت استفاده کردند و حضرت را تیرباران کردند زنان از ترس به داخل خیمه برگشتند و اباعبدالله به دشمنان حمله نمود در این لحظه چند تیر بر بدن مبارک امام اصابت نمود: ❶ یک تیر بر دهان مبارک اصابت کرد که خون مانند چشمه جاری شد و در این هنگام فرمود: خدایا این صدمات چون در راه تو برای تو است اندک است ❷ تیری به پیشانی مبارک حضرت اصابت نمود ❸ بدترین تیری که بر بدن اباعبدالله اصابت نمود موقعی بود که حضرت وسط میدان ایستاد تا استراحت کند، نانجیبی سنگی به پیشانی امام زد که پیشانی را مجروح و خون جاری شد امام برای اینکه خون‌ها را پاک نماید تا جلوی چشم‌هایش را نگیرد پیراهن عربی را بالا زد تا خون را پاک کند ملعونی تیر سه شعبه‌ای بر قلب مبارک حضرت زد که امام دیگر آماده مرگ شد چشم‌ها را به آسمان خیره کرد این تیر از جلو اصابت کرد و چون امام نتوانست تیر را از جلو در بیاورد از پشت سر بیرون کشید معلوم است که چنین تیری بر بدن امام چه می‌کند، دست‌های مبارک را جلوی خون گرفت و به آسمان پاشید و فرمود: تحمل این مصائب بر من آسان است چون در حضور خداست سپس بار دیگر مشت‌ها را از خون پر کرد و به صورت و محاسن شریف مالید و فرمود: به همین حال هستم تا خدا و جدم رسول خدا را ملاقات کنم و سر و صورتم به خون خضاب شده باشد به روایتی از زمانی که اباعبدالله خونش را به آسمان پاشید آسمان خون‌ها را گرفت و سرخ رنگ شد ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍منابع: ↲بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۵۵ ↲حیات الحسین، ۲۸۶/۳ ↲ابصارالعین، صفحه۳۸ ↲طبری ۳۶۱/۷ ↲ ادامه دارد ... ➯@Bshmk33