حاجیه خانم سکینه خاتون بیدمشکی مادر سه شهید عزیز شهیدان اختیاری خانه اش در یکی از کوچه پس کوچه های جنوب شهربودیکی از کوچه های پر شهید خیابان خاوران بود و از اون خیابان هایی که هر کوچه اش چندین شهید داشتند.امااین خانه داشت🕊🕊🕊روی سر درخونه،سه تا عکس شهیدانش رو زده بود در خونه سیف الله و محمد واحمد اختیاری در زدم مادر پیر و تنها در رابرایم بازکرد وبا مهربانی تعارف کرد رفتم داخل وارد راهروی تنگ وباریکی شدیم که باسه عکس شهید مزین شده بود سمت چپ راهرو، یک اتاق کوچک وساده بود گوشه اتاق یک تلویزیون قرمزرنگ قدیمی روی میز بود و بالای طاقچه هم،سه تاعکس شهیدانش بهم گفت بریم آشپزخانه غذام روی گازه باهم رفتیم.انور حیاط کوچک،یک آشپزخانه ساده و کوچولو بودبا یک گاز رو میزی ویک قابلمه که توش چند تا سیب زمینی داشتند می پختند و بالای سر گازسه قاب عکس شهیدباز به چشم می‌خورد و به من گفت:من توی این دنیا کسی و چیزی رو ندارم سه تا پسرداشتم که هدیه شون کردم برای انقلاب و وطن و حالا هم در این خانه با عکس و یاد پسرام دارم زندگی میکنم این مادر عزیز داشت از سه تا پسرای شهیدش می گفت و من هم دونه دونه اشکام روی صورتم می غلتیدکه ای شهدا خیلی شرمنده ایم ♥️یادشون کنیم با قرائت یک فاتحه و قرائت یک سوره یس@Bshmk33