🗓 #تـقـویـمشـیـعــه ↯
در ظهر عـاشـ🚩ـورا چه گذشت 5⃣1⃣
یکی از سپاهیان عمر سعد میگوید:
حسین را دیدم که به هر طرف حمله میکرد
همه مانند روباه از جلویش میگریختند
سعد ابن عبیده میگوید: عدهای از شیوخ
و بزرگان کوفه را دیدیم که بالای تپهای
ایستاده بودند و بر مظلومیت حسین گریه
و دعا میکردند که خدایا حسین را پیروز گردان
سعد که خود در سپاه عمر سعد بود برآشفت
و به آن نالایقان گفت: ای دشمنان خدا
پس چرا فرود نمیآئید و او را یاری نمیکنید؟!
حسین علیهالسلام وارد شریعه فرات میشود
چون تشنگی بینهایت بر اباعبدالله فشار آورد
به طرف فرات روان شد
چهار هزار نگهبان در برابرش ایستادند
اما حسین علیهالسلام با حمله حیدری همه را
پراکنده ساخت تا وارد شریعه شد
امام حسین که میدانست تا دقایقی دیگر
به شهادت میرسد مشت را پر از آب کرد
و خواست بنوشد که دشمن احساس خطر کرد
میدانست اگر حسین علیه السلام آب بنوشد
دمار از روزگار آنان برمیآورد
به همین خاطر مردی صدا زد:
آب میآشامی در حالی که به حرم و اهل بیتت
اهانت میشود؟
حسین علیهالسلام که غیرت علی علیهالسلام
در وجودش موج میزد آب را بر روی آب ریخت
و شتابان از شریعه خارج شد
چون به خیمه گاه رسید دید خبری نیست
و این هم مکر دشمن بوده تا از آب نوشیدن
او جلوگیری کند
هنگامی که امام حسین در قلب سپاه دشمن
از هر سو دشمنان را به درک میفرستاد
اراذل کوفه به منظور سست کردن اراده
اباعبدالله و انصراف از حمله به دشمن
عدهای را فرستادند خیمهگاه تا البسه زنان
و کودکان را غارت کنند
حسین علیهالسلام غیرت علویاش به جوش
آمد و فریاد زد: ای شیعیان آل ابوسفیان
اگر دین ندارید و از عذاب آخرت نمیترسید
اقلاً در دنیا آزادمرد باشید و به کیان خود
بازگردید اگر عرب و باغیرت هستید
شمر ملعون فریاد زد: حسین چه میگویی؟
امام فرمود: من و شما با هم میجنگیم
و زنان گناهی ندارند سرکشان خود را از
تعرض به حرمم بازدارید
شمر فریاد زد: برگردید و کار حسین را بسازید
که او مردی کریم و غیرتمند است
و اهانت به حرمش را تحمل نمیکند
جمعیت برگشتند و حسین علیهالسلام را
از همه طرف احاطه کردند گروهی با شمشیر
و گروهی با نیزه جراحات بسیاری بر او وارد
کردند که از آن جراحات خون فواره میکرد
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
↲نفس المهموم، صفحه۳۴۷
↲بحارالانوار، جلد۴۵، صفحه۴۷
↲حیات الحسین، ۲۸۳/۳
↲نفس المهموم، صفحه۳۴۶
↲ ادامه دارد ...
➯@Bshmk33