✍️بند دلم را به پنجره فولاد گره زدم
اشک چشمانم را بدرقه راه زائرین مشهد الرضا کردم
و مثل همیشه با یاد او به خواب رفتم
خواب دیدم به مشهد آمدم
اذن دخول از ارباب گرفتم و او هم مثل همیشه نوکرش را راه داد
مثل تیری که بیقرار رسیدن به هدف است صحن گوهرشاد را نشانه گرفتم
تا به خود آمدم قطره ای بودم که در میان سیل زائرین حریم رضا بیقرار رسیدن به اقیانوس بودم
ضربان قلبم با قدم هایم یکی شد
تا چشمم به ضریحت روشن شد ایستادم و انگار برای یک لحظه دنیا ایستاد و نظاره گر آن لحظه باشکوه شد
دست ادب بر سینه گذاشتم و گفتم السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
غرق آن رویای شیرین بودم که از خواب بیدار شدم
چشمان ترم را بستم و در دل زمزمه کردم السلام علیک یا غریب الغربا
#دانشجو_نوشت
🆔
@bso_meybod