سال 85 که رفتیم عقد کنیم یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم. داخل کاغذ نوشته بود دلم نمی‌خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند. من هم امضا کردم.☺️ مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت این پسر خیلی سخت گیر است اما من ناراحت نشدم چون فهمیدم می‌خواهد زندگی کند..😊. و واقعا هم زندگی با او به من مزه می داد.☺️🌹 شهید مهدی قاضی خانی🍃 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆