اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر جان و سرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر سلمان شوم بی مِهر زهرا نامسلمانم
خلوص بوذرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر چون نخل خشکی باشم و از روضه ی رضوان
همه برگ و برم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید
شراب کوثرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر آب بقا ریزند بی حیدر نمی نوشم
وَگر چشم ترم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر از کل ساداتِ ملک بر قلّه ی گردون
مقام برترم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر در روضه رضوان هزاران حوری و غِلمان
دمادم ساغرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر با آن همه فیض منا در ماه ذیحجّه
وقوف معشرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر با دست جبرئیل امین پروانه ی جنت
به صبح محشرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر از کثرت اشک سحر در خلوت شب ها
دو دریا گوهرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم
هزاران کشورم بخشند بی زهرا نمی خواهم
@bynolharamyn