🇮🇷📖 📚 کتاب «سیدلری» زندگی‌نامه دو شهید دفاع مقدس به نام‌های سیدمحمد و سیدعلی هاشمی را روایت می‌کند که نسبت پدر و فرزندی داشته‌اند. سیدمحمد هاشمی پیرمرد ترک‌زبان و اهل روستای گرگین بیجار، بعد از شهادت پسرش سیدعلی از اولین شهدای پاسدار کردستان کشاورزی🌾 را رها کرده و به همراه همسرش مریم و دیگر فرزندانش راهی قم می‌شود.🚌 بعد از سکونت در قم، در پایگاه بسیج طفلان مسلم نیروگاه قم عضو شده و به جبهه اعزام می‌شود. حضورش در جبهه باعث دل‌گرمی❤️‍🔥 رزمنده‌هاست. سیدمحمد هاشمی در میان رزمندگان به صبوری، خنده‌رویی، عبادت و خوش‌رویی زبان‌زد بود.👌 در تمام مدت حضور در جبهه حرفی از فرزند شهیدش نمی‌زد و در پاسخ به سؤالِ «اهل کجایی» می‌گفت: «سیدلَردَنَم» یعنی از سادات‌💚 هستم. وقتی احوالش را جویا می‌شدند می‌گفت: «قربان اولوم»😍 یعنی فدای تو بشوم. آن‌قدر تودار و کم‌حرف است که فرماندهان به او مشکوک می‌شوند🧐 و برای شناسایی هویت واقعی سید او را در قم و در زمان مرخصی تعقیب می‌کنند تا مطمئن بشوند نفوذی دشمن نیست!🤭 ضمن تبریک ، مطالعه این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم. ☕️ @cafe_taamol ツکافه تخصصی تعامل✿