#حکایت 📚
#مثل_آباد 😇
( چوبكاری كردن!! )
" مارو چوبكاری میفرمایید قربان" و یا "چوبكاری نفرمایید!" و... تعارفاتی هستند كه در بین مردم بسیار رایج بوده و به خصوص وقتی یك بزرگتر (به لحاظ سن، جایگاه اجتماعی و سیاسی و یا اداری) از فرد پایینتر از خود تعریف و تمجیدی میكند، فرد كوچكتر با لبخند و تعارف این اصطلاح را بكار میبرد.
این اصطلاح هیچ ربطی به فلك كردن و به
#چوب بستن خاطیان و بعد از سر لطف با تركه به كسی زدن ندارد.
چوبكاری از ریشه "چوب زدن" است و چوب زدن یعنی حراج كردن. اگر حراجیهای سنتی را دیده باشید (به خصوص
#حراج #ماهی در بازارهای شمال كشور) فردی مورد
#حراج را در روی پیشخوان یا روی زمین نهادی و با چوب بلندی كه در دست دارد به آن زده و مرتب قیمت را براساس پیشنهاد متقاضیان بالا میبرد. مثلاً در بازار
#ماهی فروشان
#چالوس بسیار دیدنی است كه ماهیگیران صید خود را به چوبزن داده و او بر روی دستههای
#ماهی قیمتی اولیه مینهد. سپس بلند مثلاً فریاد میزند: ۵ تا ماهی سفید.. اینجا... اینجا (و با هربار اینجا گفتن یا پیشنهاد
#قیمت بالاتر با چوبش اشارهای به گروهی از ماهیهای روی زمین میكند) ۳۰ هزار... ۳۰ هزار... ۳۰ هزار... ۳۵ ... ۳۵ ... ۴۵ ... ۵۰ ... ۵۰ ... ۵۰ هزار... ۵۰ هزار... نبود؟... ۵۰ هزار... فروخته شده به فلانی. ۵۰ هزار...» و به سراغ دسته دیگر ماهیها میرود و اینگونه قیمت را بر حسب تقاضای و علاقهی خریدار بالا میبرد.
پس نتیجه چوبكاری افزایش قیمت مورد
#حراج، گاهی به چندین برابر قیمت اولیه است و مورد
#حراج، گویی كه ارزشش
#زیاد شده و در واقع خواهان بیشتری یافته است. از این رو این اصطلاح به فرهنگ مردم كوچه و بازار راه یافته و وقتی مثلاً استادی در جمعی از دانشجویش تعریف میكند یا
#مادر شوهری از عروسش تمجید كرده از دست پخت و كدبانوگریاش میگوید و یا مدیری كارمندش را در مراسمی مورد تمجید قرار میدهد، افراد مورد تمجید میگویند:" نفرمایید... مارو چوبكاری میكنید. لایق این حرفا نیستیم..." و از این
#دست تعارفات و مقصودشان این است كه همچون مراسم
#حراجی كه با چوبكاری و تعریف فروشنده، قیمت كالایی
#بالا رفته و به چندین برابر ارزش اولیه میرسد، شما نیز دارید قیمت و
#ارزش و جایگاه ما را در برابر دیگران افزایش میدهید و اصطلاحاً ما را چوبكاری میكنید.
🙈
@cartoon_ghadimy🙊