『 سـٰآحـݪخُـدآ 』
『 سـٰآحـݪخُـدآ 』
از بی تابی نبود پدر بعد از یک ماه شهید شد
رقیه نیمه شب در خرابه ی شام بیدار شوده و بهانه ی پدر گرفته