کتاب
#غربزدگی جلال آل احمد، از جمله کتابهایی است که کاش واحد درسی میشد...
شاید برای این روزها، بهترین سند باشد که چه شد در ایران انقلاب شد.
تا آدمهای هدفمند از ضعف اهل مطالعه نبودن بسیاری، سوء استفاده نکنند و نگویند مردم ایران، احساساتی و تحت تاثیر جو، منقلب شدند...
بخشهای زیادی از این کتاب باید بازنشر و به آن پرداخته شود که سعی میکنم بیشتر از آن بگویم.
بخشی از متن کتاب:
« اعداد را خودتان از همدیگر تفریق کنید. من خجالت میکشم. و به جایش خبری نقل می کنم از صاحبنظران بانکی:
در ظرف مدتی قریب به ۳۲ سال، فقط ۱۲ بانک با چند شعبه در ایران فعالیت میکرد که پنجتای آنها بانک تخصصی بود. ولی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۹ (دوران حکومت دروازههای باز) فقط در ظرف سه سال،۱۴ بانک دیگر با چند شعبه و نماینده و کارگزار تاسیس شد... و کارشان پرداخت مزد به کارگران کارخانههای خارجی بود که جنسشان را ما خریداری میکردیم...
نفت را که غربی خودش استخراج میکند و خودش میپالاید و خودش میبرد و خودش حساب میسازد و سالی مثلا چهل میلیون لیره حق السهم ما را - به عنوان اعتباری برای خرید مصنوعات خودش، در بانکهای خودش - به حساب ما میگذارد. ناچار ما مجبوریم که به ازای آن اعتبار، فقط از همین «خودش» خرید کنیم؛ و این «خودش» کیست؟ چهل درصد آمریکاست و اقمارش؛ چهل درصد انگلیس است و من تبع، و مابقی فرانسهای یا هلندی و امثالهم...
🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance