📌 بررسی ویژگیهای دشمنان امام حسین علیهالسلام...
9⃣1⃣
#شناخت_دشمنان_امام | قسمت نوزدهم
🔸 ترس از حرف مردم...
ترس دیگری که بیشتر ما تجربهاش کردهایم و حتی گاهی اثرش از ترس از شمشیر نیز کاریتر است ترس از آبرو است. معمولاً انسانها رفتارشان را با نگاه مردم میزان میکنند و سعی میکنند از تیر استهزا و مسخره کردن مردم به سپر هم رنگ شدن با جماعت پناه ببرند.
🔹 زبیر (همانکه پیامبر صلی الله علیه وآله او را سیف الاسلام لقب داده بود) نمونه خوبی برای سخن ماست.
در جنگ جمل امیرالمؤمنین علیهالسلام، زبیر را صدا کردند. گوشهای از میدان سوار بر اسب کنار هم ایستادند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: زبیر برگرد قبل از اینکه هم عار و هم نار
دامنگیرت شود.
موعظه علی علیهالسلام اثر خودش را کرد، قدم به قدم که برمیگشت استغفار هم بر لبانش جاری بود.
🔸 پسرش عبدالله گفت: وقتی که میرفتی حال و روزت چنین نبود؟!
گفت: آری به خدا قسم، علی علیهالسلام سخنی از رسول الله صلى الله علیه واله را به من یادآوری کرد که از یادم رفته بود. دیگر مرا نیازی به جنگ با علی علیهالسلام نیست، من از خطایم پشیمانم و دیگر با شما نیستم.
پسرش گفت فکر کنم، چشمهای بنیهاشم از میان کلاه خودها و شمشیرهای تیزشان تو را ترسانده!
🔹 زبیر فریاد کرد وای بر تو ای پسر، مرا تهییج میکنی تا با او بجنگم؟! من سوگند خوردهام که با او نجنگم.
عبداللّه گفت: کفاره قسمت را بده، تا زنان قریش پشت سرت نگویند که زبیر ترسید و میدانم که تو ترسونیستی!
اینجا بود که زبیر کم آورد؛ از ترس حرف مردم، حرف پسرش را قبول کرد.
و به همین راحتی زبیر بهخاطر جوزدگی و ترس از حرف مردم عاقبتش را خراب کرد.
📚 برگرفته از کتاب سیهرویان
@chafiehmeshki