سه کشور اروپایی(تروئیکا)در بیانیه ای ضمن اعلام پایان اینستکس، عنوان نمودند که ایران به دلایل سیاسی و سيستماتيک مقصر اصلی تداوم این سیستم بوده است. اما ماجرای اینستکس چه بود؟ ایران بعد از خروج آمریکا از برجام، از حق اصولی و قانونی خود مبنی بر کاهش تعهدات وفق برجام صرف‌نظر کرد و به عنوان یک امتیاز بزرگ و یک جانبه، این فرصت را به اروپا داد تا با تامین انتفاع اقتصادی ایران، مانع از فروپاشی برجام شوند. مطابق این فرصتِ اعطاییِ ایران، اروپا با تأخیر ۸ ماهه و به صورت ناقص، پیشنهاد سیستم تهاتری اینستکس را داد. این سیستم از منظر ایران که نه تنها تعهداتش در برجام را کامل اجرا کرده بود، بلکه عایدیش از برجام "تقریبا هیچ" بود، می بایست دو کارکرد اساسی می داشت: یکی جبران خسارت‌های ناشی از تحریم هایی که مطابق برجام اروپایی ها باید بر می داشتند و یا تعدیل می کردند ولکن از ترس آمریکا یا همدستی با این کشور، برنداشتند و در واقع تعهدات برجامی خود را عملیاتی نکردند... و دیگری جبران تحریم‌ها و اقدامات سیاسی آمریکا که مانع از انتفاع اقتصادی ایران شده بود. اما اینستکس، سامانه ای بود که ایران در آن فقط کالای بشردوستانه غیر تحریمی می توانست تهیه کند، آن هم با واسطه!. برای مثال ایران از این سامانه، حتی اجازه سفارش برخی داروها که در فهرست تحریم ها بود را نداشت. این درحالی بود که کالای بشر دوستانه غیر تحریمی، توسط بخش خصوصی ایران به راحتی و بدون دور زدن تحریم ها وارد کشور می شد‌. در واقع نیاز ایران جبران مافات برجام یعنی فروش آزادانه نفت و گاز و انتقال درآمدهای ارزی بود که اساسا در INSTEX پیش بینی نشده بود. مخصوصا که چند ماه بعد از راه اندازی این سیستم، نهاد ناظر آن در ایران مورد تحریم آمریکا قرار گرفت، و اساسا هیچ شرکتی در اروپا حاضر به مبادله تجاری در این سامانه نشد. سراب اینستکس تمام شد اما خوب است بدانیم که تلاقی و همزمانی اعلام پایان این سامانه‌ با عدم صدور بیانیه شورای حکام علیه ایران در نشست اخیر، باید در چارچوب سیاست چماق و هویج غرب تحلیل شود که معتقد است سطح فشارها علیه تهران در همه زمینه ها نباید کاهش یابد. در پایان ، اینستکس در همان آغاز فریب و سرابی بود برای فرار اروپا از تعهداتش و در پایان نیز انتقامی است از سیاست های بین المللی و منطقه ای ایران.