هدایت شده از احمدیاسر وافی یزدی
می گفت خانمی به من زنگ زد ناراحت و گریان. گفت متوجه شدم که شوهرم صیغه می کنه و نمی تونم تحمل کنم و می خوام طلاق بگیرم پرسیدم خرجی ات را کمال و تمام می ده؟ گفت: آره. پرسیدم دست بزن داره یا بداخلاقه؟ گفت: نه اصلاً. گفتم: صیغه که کار غیرشرعی نیست. وقتی عیب دیگری ندارد، طلاق یعنی چه؟ گفت: نمی شه، نمی تونم گفتم: فهمیده که فهمیدی؟ گفت: نه. گفتم: به رویش نیاور که فهمیدی و باهاش زندگی کن ولی بالاخره طلاقش رو گرفت بعد از شش ماه، خانم دیگری زنگ زد و با گریه گفت: حاج آقا، یک خانمی که تازه از شوهرش طلاق گرفته، صیغه ی شوهر من شده پیگیری کردم فهمیدم همون خانمیه که چند ماه به من زنگ زده بود و گریه می کرد! تا عده ی طلاقش تمام شده بود رفته بود شده بود صیغه ی یک مرد زن دار!!!